معرفت بسمه تعالی
گفتاری متفاوت درموردآزادی یکی ازمسائل مهم سیاسی – اجتماعی که باعث بوجود آمدن بسیاری ازتحولات درجامعه می شود، مسئله آزادی است. این مسئله مهم به دلیل اهمیت وجایگاهی که درزندگی فردی واجتماعی انسان ها دارد، لذا مثبت ومفید آن باعث به کمال رسیدن انسان وجامعه بشری، ومنفی ومضرآن باعث ضلالت ونابودی خواهد شد. معنای لغوی آزادی: آزادی یکی ازکلماتی است که برای آن معانی زیادی بیان نموده اند. دراصطلاح لغت آزاد یعنی آنکه بنده نباشد، آنکه دررقیت نباشد، حر. معنای اصطلاحی آزادی: آزادی یک مقوله فلسفی- سیاسی است. ازنظرفلسفی، آزادی به معنای اختیارودربرابرجبراست. ازلحاظ سیاسی آزادی به مفهوم امکانات فرد ازنظرحقوق مدنی، اجتماعی وسیاسی دربرابرقدرت حاکمه وجامعه می باشد. آزادی های فردی عبارتست ازحقوقی که توسط دولتها برای افراد شناخته شده تا آنها بتوانند به خواسته های خود جامه عمل بپوشانند.نظیرآزادی مطبوعات، انجمن ها، تجارت، انتخاب شغل، کسب وکار، محل اقامت وغیره. معمولاً این حقوق درقانون اساسی کشورها تدوین وتضمین می گردد ودستگاه قضایی هرکشور متعهد به اجرای آن است. میزان آزادی های فردی بستگی به شکل ومحتوای رژیم های سیاسی حاکم دارد. دردین میبن اسلام آزادی ازجایگاه والایی برخورداربوده واین آزادی است که انسان را ازدیگرموجودات وانسان ها را ازیکدیگرمتمایزمی سازد. البته آزادی به این معنی نیست که انسان هرکاری که مایل بود، انجام دهد( هرج ومرج) بلکه آزادی یعنی اینکه انسان به گونه ای (عمل به احکام شرع وقوانین حاکم) زندگی کند که بتواند براحتی وبدون هیچ مانع ومحدودیتی به کمال وسعادت ودرنهایت به هدف اصلی خود یعنی توحید ویگانگی برسد. عوامل وموانع محدود کننده آزادی مطلق انسان: 1. عوامل یا قوای طبیعی(انسان بدلیل محدودیت نیروهای طبیعی خود نمی تواند هرکارکند) 2. عوامل غریزی یا نیروهای درونی(هواهای نفسانی که انسان را اسیرخود می کند) 3. عوامل یا قوانین حاکم برجامعه(قوانین وضع شده، آداب ورسوم و...) 4. عوامل یا قوانین دینی (احکام شرعی، اصول اخلاقی، اعتقادات) ازبین عوامل ومحدودیت های چهارگانه ای که بدان ها اشاره شد، فقط مورد دوم به دلیل محدودیت وانحرافی که درسیرانسان به سوی کمال ایجاد می کند، مذموم بوده وموارد سوم وچهارم چون برنامه جامع وکاملی جهت حرکت درصراط مستقیم برای رسیدن به کمال ارائه می دهند، ممدوح می باشند. البته حاکم شدن موارد سوم وچهارم بردو مورد دیگر باعث تعدیل آنها می شود. بدین صورت که انسان با عمل به احکام شرع وقوانین اجتماعی حاصل ازآن ، انسانی خداگونه شده و شایستگی خلیفة اللهی را پیدا می کند. لذا هیچگونه محدودیتی نخواهد توانست اورا ازسیر خود به سوی سعادت وکمال بازدارد. دراین صورت می توان ازآزادی وموانع آن تقسیم بندی جدیدی ارائه کرد که عبارتست از: انواع آزادی 1. آزادی مثبت: به وضعیتی اطلاق می شود که انسان بدون هیچ مشکل ومحدویتی به سیرخود به سوی کمال وسعادت ادامه داده تا به مقصد نهایی خود که همان توحید ویگانگی است ، دست یابد. 2. آزادی منفی: به وضعیتی اطلاق می شود که انسان درآن دچارهرج ومرج شده ودرنتیجه هم آزادی مادی وهم آزادی معنوی خود را ازدست داده وخود نیزبه دلیل پیروی ازهوای نفس به حریم دیگران تجاوز کرده وآزادی آنها را ازبین می برد. انواع محدودیت ها 1. محدودیت مثبت: به عوامل محدود کننده ای اطلاق می شود که انسان را درصراط مستقیم وجاده انسانیت قرارداده وباعث نیل او به کمال مطلوب شده وازانحراف بازمی دارد. 2. محدودیت منفی: به عوامل محدود کننده ای اطلاق می شود که مانع سیر انسان بسوی کمال توحید وآزادی ازهرقید وبندی خواهد شد. والسلام – محمد آموزگار موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 565
بازدید دیروز: 43
کل بازدیدها: 281281
|
||